با عنايت به توضيحات در قسمتهای اول و دوم تاریخ معماری ایران و توجه به مباني نظري معماري كه وجوه مشترك و قواعد قابل استدلال را مبناي تئوري و تعريف معماري قرار داده است، معماري چغازنبيل داراي وجوه مشترك هنري و فرهنگي با معماري اقوام ساكن بين‌النهرين است كه جايگاه بررسي، مطالعه و نهايتاً دسته‌بندي آن موضوع معماري و فرهنگ اقوام بين‌النهرين است[1].

     همزمان با استقرار تمدن مقتدر ايلامي در خوزستان و بخشي از فارس اقوام بومي ديگري چون گوتي‌ها، لولوبي‌ها، هوري‌ها، كاسي‌ها و ..... در نقاط مختلف ايران در مرحله‌ي تمدن كشاورزي و در دهكده زندگي مي‌كردند و گاه به ايجاد حكومت‌هاي محلي نيز پرداخته بودند.

 

                                             

     بدليل اطلاعات كم از اين اقوام و فرهنگ رايج آنها معماري پايداري از آن‌ها برجاي نمانده است. در نظام كشاورزي و استقرار در دهكده، خانه صرفاً به عنوان يك ابزار حفاظت و سرپناه تلقي مي‌شود و معمار و استادكار متبحر كه واجد آگاهي‌هاي حرفه‌اي باشد در ساخت معماري روستايي معمولاً دخالت ندارد. بنابراين مطالعه در احوال اين مرحله زندگي انسان همراه با دست ساخت‌هاي آن موضوع مطالعات باستان شناسي قرار مي‌گيرد.

 

           

     اگرچه مراكزي از زندگي اقوام مادي در مناطق خوروين، زيويه، حسنلو، مارليك، هگمتانه و... شناسايي و مورد بررسي نسبي قرار گرفته است لكن بدليل قلت معماري ماندگار و عدم تحقيق و بررسي كافي در آنها وجوه ثابت اين معماري در حال حاضر مشكوف نگرديده و نهايتاً در رده‌بندي شيوه‌هاي معماري ايران قرار نگرفته است.

 

     

      معماري ايران تا قبل از غربزدگي شش شيوه مشخص دارد كه دو شيوه از آنها مربوط به پيش از اسلام وچهار شيوه از آنها مربوط به بعد از اسلام است.

     با اين كه در طول سه هزار سال تاريخ معماري ايران، كشور ما دستخوش تغييرات بسياري شده و با فرهنگ‌هاي گوناگون برخورد داشته است مي‌توان گفت در اصول معماري ايراني تغيير چنداني داده نشده كه آن را دگرگون كند و روش‌هاي گوناگون معماري مانند رشته‌اي به هم پيوسته مي‌باشد. چنان كه پوشش يك درگاه را در تپه نوشيجان (از روزگار مادها) با اسپرهاي مدرسه‌اي در يزد (از روزگار شاهرخ) به خوبي مي‌توان مقايسه كرد و ادامه‌ي آن را دريافت و همچنين آرايش معماري تالارهاي تخت جمشيد را با يكي از شبستان‌هاي روزگار بوئيان يا زنديان. طبيعي است كه در طول تاريخ، هر چند كه پيوستگي ادامه داشته، هنرمندي معماران و تجربه و مهارت آنان پديده‌هاي معماري را پخته‌تر و پرداخته‌تر كرده است.

            



1- در مطالب قبلی به اختصار شرح داده شده است.