بزرگترين حادثه‌ي تاريخي يعني انقلاب صنعتي در اين دوره اتفاق افتاده است؛ ( و به عبارتي ديگر آغاز شده است). در اصطلاحات تاريخ بشر، انقلاب صنعتي با انقلاب سياسي مقايسه مي‌شود؛ و اين در حالي است كه انقلاب صنعتي حركتي تدريجي بود كه در انگلستان در نيمه‌ي دوم قرن هجدهم آغاز شد و بخصوص بعد از سال 1830 ميلادي گسترش يافت. آن‌گاه، پس از سال 1850 ميلادي در آلمان و بعد از جنگ‌هاي داخلي نيز در آمريكا رشد كرد.

     بايد اذعان نمود كه اثر انقلاب صنعتي بر معماري اثري تدريجي بود؛ حتي در انگلستان، پيشرفته‌ترين كشور قرن نوزدهم، چندين نسل طول كشيد تا صنعت‌گرايي در ساختن توسعه يابد و مدت كمي لازم بود تا تبديل به حقيقتي اجتماعي و اقتصادي گردد و به نقطه‌ي اوج خود، در قرن بيستم برسد.

     اگر قرن هجدهم عصر خود بود، از طرفي عصر تمايلات ضد نقيض هم بود. خردگرايي دوران رنسانس به گونه‌اي اجتناب ناپذير نهايتاً به روشنگري فرانسه منتهي گرديد وتأكيدي بود بر احساسات و تصورات فردي، در قرن هجدهم، خرد ورزي و دنيوي گرايي به درجه‌ي زيادي مورد تشويق بود.

     از جنبه‌هاي اين عصر دوره‌اي است كه به نهضت رمانتيك منتهي شد. نئوكلاسيسيم شكل گرفته در اين دوره، جايگزين معماري باروك شد. نئوكلاسيسيم نه تنها احياگر منطق گرايي و خرد ورزي در اين دوران شد، بلكه حكم مبداء را براي احياي ادبيات داشت. بسط و توسعه‌ي سبك نئوكلاسيسيم و اتخاذ آن به شكل تقريباً مشابه در سراسر اروپا، بررسي عوامل بسياري را در مقياسي بزرگتر از آنچه كه بتوان در اينجا به آن پرداخت، دربرگرفت.

     در حالت كلي مي‌توان گفت كه اين دوران، دوره‌اي ادبي بود كه در آن فيلسوفان، نويسندگان و متفكران زمان تأثيرات بسيار زيادي بر جنبش‌هاي هنري و همچنين جنبش‌هاي سياسي مهم گذاشتند. برخي از اين جنبش‌هاي سياسي به گونه‌اي بودند كه چهره‌ي جهان را تغيير دادند. مانند انقلاب كبير فرانسه و يا جدايي مستعمره‌هاي آمريكا، اما شايد همين تركيب دقيق و جدي و كلاسيسيم با تقدس طبيعت و زيبايي است كه باعث مي‌شود اين دوران بسيار ارزشمند و جالب باشد. همين موضوع نشان مي‌دهد كه چرا استفاده از عنوان "كلاسيسيم رمانتيك" براي اين قسمت از كتاب مناسب مي‌نمايد.

     از مهمترين ساختمان‌هاي اين دوره خانه‌ي‌"جيزك"، سالن اجتماعات يورك" و "ساختمان اجتماعات هولكهام" طرح "لرد برلينگتون" وطراحي‌هاي منظر "ويليام كنت" كه شاگرد برلينگتون بود و "موزه‌ي انگلستان"، طرح "سر رابرت اسميرك" و "گالري ملي لندن"، طرح "ويليام ويكنز" و نيز "هايد پارك"، طرح "سيموس بورتون" را مي‌توان برشمرد.

     اين دوران بستر و زمينه‌اي بود براي اتفاقات مهم كه در آينده قرار بود اتفاق بيفتد. رواج مذهب پروتستان و بدبيني به كليسا، انسان مداري، پيشرفت عالم و تكنولوژي و انقلاب صنعتي، تغيير در آداب و فرهنگ و رسوم مردم، رشد شهرنشيني و تقويت ارتباطات و عوامل بسيار ديگري همگي دست به دست هم دادند تا دنياي نويني را به وجود آورند. مدرنتيه و به تبع آن معماري مدرن نتيجه‌ي رخدادهاي بسياري بود كه از قرن‌ها قبل اتفاق افتاده بود.