روایت یک رویا

 

     چهاردهم خرداد ماه یک هزار وسیصد و شصت و سه

   بمناسبت ۲۵ امین سالگرد شهادت برادر شهیدم

     بیست و پنج سال است که از زخمهای تنت، از نگاه گرم و مهربانت، از طنین صدای سوزناکت و از صدای توپ و تفنگت می گذرد.

     بیست و چند سال از لباس سربازیت و عملیات چریکی در سرزمین مقدس کردستان می گذرد، سرزمینی که به حق ، شهید مظلوم آیت ا... بهشتی ، شهدای آن سرزمین را شهدای مظلوم نامید.

     هنوز هم که هنوز است، مادرمان از خنده ها و گریه هایت حکایت می کند، وقتی از تو می گوید ، گوئی چندی نگذاشته است که تو رفته ای.... حال، مادرت راوی خاطرات مانده ات شده است: خاطراتی که ما را به دورانی می برد که کوچک بودیم.

     از تو گفتن و از تو شنیدن چه لذتی دارد . ... مثل مثل طعم و بوی گیلاس. سالهاست که کوچه های محله شتربان تو را می شناسند !!!  وقتی متولد شدی " علیرضا " نامیدند: شاید به خاطر قضای الهی راضی شدی و خون خود را با رضای الهی معامله کردی، مادر چه خوب به یاد دارد که همیشه یاور پدر و پشتیبان برادرانت بودی و چه نیت پاک و کودکانه ای داشتی که الان داشتن آن چیزی که تو داشتی ،  یک رویاست.

     دو روز مانده به مرخصی ات، اصرار داشتی ، سریعاً به منطقه برگردی در همان روزها حتی وقتی یکی از دوستانت در منطقه شهید شد، گریه هایت که تا آن موقع کسی ندیده بود، امانت نمی داد و چه فراوان گریه کردی، یا وقتی مظلومیت پدر پیرت را می دیدی ، سوزناکترین آه ها را سر میدادی، شش ماه طول نکشید که به آرزویت رسیدی.

     چند روز بعد از شهادتت ، دقیقاً یادم هست، انگار پیکر پاکت را به صلیب کشیده بودند و مظلومیت نگاهت در بدن سوراخ سوراخ شده است کاملاً مشهود بود ، بدن شکنجه شده ات گویای هزاران درد نگفته ات بود ، و ... چه آرام آرمیده بودی، با اشکهای مادر و خواهرانت تو را غسل دادند اهالی محله ابدهت تشعیع جنازه ات را همیشه با شکوه و عظیمت به یاد می آورند و تمامیت محله شتربان از ریش سفید محله گرفته تا نوجوان تازه مکلف شده با گریه و زاری، وداع همیشگی با تو را می سرودند.

     آن روز، روز عاشورای محله ما بود و من در سردرگمی کامل این شعر را می سرودم

     باز این چه شورش است که در خلق عالم است

                                                                         باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

     وقتی تو را در آرارمگاه ابدیت قرار دادند ، آنقدر جای گلوله روی تنت بود که جائی برای بوسه های آخر و وداع نذاشته بودند و شاید این صحنه دردناک ترین صحنه زندگی خانواده ات بود، ولی ..... ولی تو به شهد شیرین شهادت رسیده بودی و برای همین شاه بیت وصیت نامه ات این جمله زیبا بود:

 

     شهادت یک انتخاب است نه یک باختن

 

 

                                                                        یکی از رورهای خدا

                                                                            برادر کوچک ات

                                                                       محمد جدیری عباسی   

 

معماری  صدر مسیحیت

 

 

        

     با آزادی کلیسا که اولین بار به وسیله امپراتور گالیریوس در سال ۲۱۱ میلادی برقرار شد و با به رسمیت شناختن دوباره ی آن به وسیله کنستانتین در سال ۳۱۳ میلادی ، مسیحیان جرأت ساختن کلیساهای مختلف کوچک و بزرگ را یافتند .

      اکثریت تاریخ هنر نویسان بر این عقیده اند که اولین معماری صدر مسیحیت به " کاتاکوب" ها بر می گردد. پیروان اولیه ی مسیح به دین او ایمان آورده بودند، ولی به دلیل مخالفت امپراتوری روم مجبور بودند به طور مخفیانه در همین فضاها زندگی و عبادت کنند.

      کاتاکومب ها محل دفن اجساد مرده های مسیحی نیز بوده اند . بر طبق قوانین رومی مسیحیان اجازه ی تصاحب زمین را نداشتند و به خاطر همین ، اجساد مرده هایشان را در داخل دالان هایی به عرض تقریباً یک تا یک و نیم متر دفن می شدند و در دیوار این دالان ها حفره هایی برای قرار دادن بدن مرده تعبیه کرده بودند و مرده را در حفره می نهادند .

      زمانی که دین مسیح رسماً آزاد اعلام شد، این مکان ها دیگر مورد استفاده قرار نگرفتند و تنها محلی مقدس برای بازدید و زیارت مومنان بودند. شروع ساخت اولین کلیساهای صدر مسیحیت تقلیدی از باسیلیکاهای رومی بود .

      استفاده از تبش روحی همراه با رنگ ، سنگ های مختلف تزئینی ، نور، مصالح با تزئینات و نقاشی صحنه های مقدس دینی از عناصری هستند که کلیساهای صدر مسیحیت را از باسیلیکاها جدا می کنند .

      در کلیساهای صدر مسیحیت عنصر تزئینات از کاتاکومب ها اقتباس گردید و عنصری که از معماری روم وارد کلیسا های صدر مسیحیت شد، فرم باسیلیکا بود . یکی از نخستین و معروفترین بناهای کلیسای مسیحی، کلیسای قدیمی " سنت پیترو" در رم است. 

 

معماری روم  (قسمت اول)

    

     

     ریشه قدیمی و نژادی رومیان و چگونگی شکل گیری تمدن روم باستان هنوز نا شناخته مانده است . آنچه مسلم می نماید ، این است که تاریخ روم با تاریخ شهر رم پیوند دارد . معمولاً روم باستان را از لحاظ تاریخی به سه دوره تقسیم می کنند : پادشاهی ، جمهوری و امپراتوری . تمدن روم باستان پس از تجزیه ی امپراتوری (۳۹۵ م) به دو بخش روم شرقی ( بیزانس ) و روم غربی رو به زوال رفت و سرانجام با انقراض روم غربی ( ۴۷۶م) به پایان تاریخ خود رسید . پس از آن دوران قرون وسطی از اروپا آغاز شد .

     امپراتوری روم از منطقه ای در اسکاتلند شروع شد و حدوداً از شمال تا امتداد خلیج فارس گسترش یافت که شامل قسمت اعظم عربستان و شمال آفریقا بود . یونانی ها و رومی ها دو نقطه ی مقابل هم بودند : جایی که یونان شکست می خورد ، رومی ها راه های موفقیت را طی می کردند .

     یونانی ها ذاتاً هنرمند بودند . بزرگترین فعالیت معماریشان ساخت معابد بر اساس سبک نظام بندی خاص بود . از طرف دیگر رومی ها معماری را به صورت ابتدایی مانند ساختار دیدند . آنها به محدوده ای از فضا شامل سردابه ها و  گنبد ها که کار خارق العاده ای از مهندسان بود علاقه مند شده بودند .

     معبد یکی از بیشترین آثار تاریخی و از بزرگترین چیزهایی است که رومیان در دنیا ، از خود به جای گذاشته اند . معماری معابد شدیداً  وابسته به الگوهای معماری یونان بود .

     بزرگترین معبد رومی " ژوپیتر" بود که در اواخر قرن ششم قبل از میلاد ساخته شد و در سال ۶۹ قبل از میلاد دوباره بازسازی گردید.

     یکی از ساختمان های بزرگ شناخته شده در تاریخ معماری ، معبد " پانتئون" است. این بنا با پلان دایره ای و بدنه ای استوانه ای شکل نمونه ای بارز از تحول معماری رومی در استفاده از گنبد ی به شکل نیم کره بر روی بدنه ی استوانه ای شکل قرار گرفته است که ارتفاع آن ۴۳ متر می باشد .

     یکی از مهمترین ساختمان های معماری رومی " باسیلیکا ها" بودند. این نام می تواند به هر ساختمان شهری روم اطلاق شود . اما معمولاً منظور از باسیلیکا ساختمانی است متشکل از یک سالن ستون دار مسقف با پلان مستطیلی شکل و اکثر اوقات با بیرون زدگی سروری در یک یا دو طرف آن همراه است.

     باسیلیکای روم محصول تحول معماری مصر و یونان است. از باسیلیکاهای معروف، باسیلیکای " اولپیا" و باسیلیکای " کنستانتین" در شهر رم است.  

                                                      

معماری  اتروسک

 

        

     سرزمین توسکان بین فلورانس و رم در ایتالیای امروزی واقع است . تمدن این قوم بین سالهای ۸۰۰ تا ۷۰۰ ق.م شکل گرفت . اتروسک ها طبقه ای از اشراف بودند که بر مردم بومی ایتالیا حکومت می کردند . تمدن اتروسکی آمیزه ای از عناصر فرهنگی خاور میانه ای ، ایتالیایی و یونانی بود . مذهب اتروسک ها ، مبهم ، اسرار آمیز ، سخت و خشن بود .

     در تشریفات مذهبی ، قربانی های زیاد و خون معمول بود و بدون تردید انسان ها نیز قربانی می شدند . مردم اتروسک در زمینه های نقاشی ، مجسمه سازی ، فلز کاری و معماری فعال بودند .

     طرح عمومی پرستش گاههایشان شباهتی کلی با معابد ساده تر یونان داشت .

     معبد آپولون وییی واقع در نزدیکی شمال رم ، یکی از نمونه های ساخته شده ی معابد اتروسکی است . اختلاف عمده بین تمدن اتروسک و تمدن یونان از نظر تحول فضا این است که در معماری یونان تفاوت عمده بین فضای داخل و خارج وجود داشت ولی در معماری اتروسک و همچنین در معماری مصر ، بیشتر فضای بیرون یا سایت مهم بود .